يکى ديگر از ديدنىهاى شهر همدان، آرامگاه باباطاهر است.
باباطاهر که حدوداًً در اواخر قرنِ چهارم و اوايل قرن پنجم مىزيست. از شعرا و عرفاى بزرگ روزگار خويش بوده است. بيشتر دوران زندگى او در فقر گذشت. او يکى از مشهورترين دوبيتى سرايان ايرانى است که گذشت زمان نتوانسته است دوبيتىهاى شورانگيزش را که با لهجه لرى سروده شده است از يادها بزدايد.
از باباطاهر علاوه بر دوبيتىها، آثار ادبى ديگرى نيز به جا مانده است که از آن جمله مىتوان به دو قطعه، چند غزل، مجموعهٔ کلمات قصار عربى و کتابى به نام سرانجام اشاره نمود. باباطاهر در مجموعهٔ کلمات قصار عربى، عقايد عرفانى خود را علم معرفت و ذکر و عبادت و وجد و محبت بيان کرده است که مشتمل بر ۴۲۰ ذکر عارفانه در پنجاه باب و همراه با خاتمهاى در موضوعات متفرقه است. کتاب «سرانجام» وى مشتمل بر دو بخش است که بخش نخست آن رسالهاى است با کلمات قصار در عقايد عرفا و صوفيان و بخش دوم نيز رسالهاى است به نام «الفتوحات الربانى فى اشارات الهمداني» که گويا شارح آن جانى بيک همدانى است.
آرامگاه باباطاهر بر فراز تپهاى در شمال غربى همدان قرار دارد. اين بنا در طول اعصار و قرون شاهد تخريب و بازسازىهاى متعدد بوده است. در قرن ششم هجرى يک برج هشت ضلعى آجرى بر روى قبر باباطاهر ساخته شد که بعدها بر اثر مرور زمان ويران شد. در زمان پهلوى اول از طرف شهردارى همدان بناى جديدى به جاى بناى قديمى ساخته شد که مصالح آن عمدتاً آجر بود. در جريان همين بازسازى، لوح کاشى مربوط به قرن هفتم هجرى، که هم اکنون در موزهٔ ايران باستان نگهدارى مى شود، به دست آمد. بر روى اين کاشى فيروزهاى رنگ، آيات قرآن مجيد به خط کوفى برجسته نوشته شده است، ساختمان جديد در سال ۱۳۲۹ آغار و در سال ۱۳۳۱ تکميل گرديد. اما اين بنا نيز درخورد مقام عرفانى باباطاهر نبود. لذا در سال ۱۳۴۶ بناى ديگرى ساخته شد و در سال ۱۳۴۹ به پايان رسيد.
آرامگاه باباطاهر عریان مربوط به دوره معاصر است و در همدان، میدان باباطاهر واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۶ با شمارهٔ ثبت۱۸۷۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
آرامگاه جديد شاهکارى ممتاز و بديع از معمارى عصر جديد است که طرح اصلى آن تلفيقى از معماريِ قرنهاى هفتم و هشتم هجرى و عصر حاضر است. برج آرامگاه بر قاعدهٔ هشت ضلعى قرار گرفته است که ارتفاع آن از سطح فوقانى تپه ۲۳۵ سانتىمتر و از کف خيابان ۲۸۰ سانتىمتر است. ستونهاى هشتگانهٔ برج، قطعه سنگ مزار و کف، پلهها و فرش اطراف آرامگاه از سنگ گرانيت حجارى شده است و بناى اصلى نيز به ابعاد ۱۰×۱۰ متر با مجموعهاى از منشورها پوشيده شده و داراى مدخلهاى ورودى و منفذهاى نور است. نما و فرش بنا عمدتاً از سنگ است و در داخل آن کتيبههايى از کاشى وجود دارد.
در محوطهٔ داخلى آرامگاه ۲۴ دو بيتى از سرودههاى باباطاهر که بر روى ۲۴ قطعه سنگ مرمريت نوشته شده، نصب گرديده است. دو لوحهٔ برنجى نيز در محوطه داخلى نصب شده است که يکى از آنها اسامى هيأت مؤسس انجمن آثار ملى به هنگام ساختمان آرامگاه و ديگرى نام برخى از شخصيتهايى است که در کنار باباطاهر دفن شدهاند.
مساحت کل زيربناى آرامگاه و باغ آن حدود ۸۹۶۵ مترمربع برآورد شده است.
ترانههاى شورانگيز باباطاهر که با لحن دلپذير لرى سروده شده ترجمان روح و قلب حساس و پرسوز اين عارف گرانمايه است و اهل ذوق و حال را با جذبهٔ خاصى تحت تأثير و سحر خود قرار مىدهد.
در اينجا چند دوبيتى از باباطاهر، براى بيشتر آشنا شدن با جان پرسوز و گداز اين عارف نامدار آورده مىشود:
يکى برزيگرى نالون در اين دشـت به چشمِ خونفشان، آلالـه مىکشــت / همى کشت و همى گفت اى دريغا که بايد کشتن و هشتن در اين دشت
غــم عشقــت بيابــون پرورم کـرد هــواى بخــت بىبــال و پـــرم کــــرد / بــه مو گفتـى صبورى کن صبورى صبورى طرفه خاکـى بــر ســرم کـــرد
دو زلفونــــت بــــود تــارِ ربابــم چــه مىخواهــى از ايــن حــالِ خرابم / تــه کــه بــا مو سرِ يارى ندارى چــرا هــر نيمهشــو آيــى بــه خوابــم
بــه صحــرا بنگرم صحرا ته وينم بــه دريــا بنگـــرم دريـــا تـــه وينـــم / به هر جا بنگرم کوه و در و دشت نشــان از قامــتِ رعنـــا تــه وينـــــم
مــو آن رنـدم که نامم بى قلنــدر نــه خــوان ديـرم نه مان ديرم نه لنگر / چــو روز آيــه بگــردم گردِ کويـت چــو شــو آيــه بــه خشتى وانهم ســر
جــره بازى بدم، رفتم به نخجيــر سيـــهدستــى زده بــر بــالِ مــو تيــــر / بــوره غافل مچر در چشمهساران هــر آن غافــل چــره غافــل خوره تيـر
ســرِ کــوهِ بلــن چنــدان نشينــم کــه لالــــه ســــر درآره مــــو بچينــــم / چــو لالــه بىوفــا بــو بىوفا بــو نگــــارِ بــىوفـــا مـــو چـــون گزينــــم
نگــارِ تــازهخيــزِ مـــا کجايــــي؟ بــه چشمــان سرمــه ريــزِ ما کجايي؟ / نفــس بــر سينــهٔ طاهــر رسيده دمِ رفتــــن عزيـــــزِ مـــــا کجايــــي؟
باباطاهر كه حدوداً در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم می زیسته، از شعرا و عرفای بزرگ روزگار خویش است. بیشتر دوران زندگی او در فقر گذشت. او یكی از مشهورترین دو بیتی سرایان ایرانی است كه گذشت زمان نتوانسته دو بیتی های شور انگیزش را كه با لهجه لری سروده شده است از یادها بزداید. از بابا طاهر علاوه بر دوبیتی ها، آثار ادبی دیگری نیز به جا مانده است كه از آن جمله می توان به دو قطعه، چند غزل، مجموعه كلمات قصار عربی و كتابی به نام سرانجام اشاره نمود. بابا طاهر در مجموعه كلمات قصار عربی، عقاید عرفانی خود را علم معرفت و ذكر و عبادت و وجد و محبت بیان كرده است كه مشتمل بر 420 ذكر عارفانه در پنجاه باب و همراه با خاتمه ای در موضوعات متفرقه است. كتاب سرانجام وی مشتمل بر دو بخش است كه بخش نخست آن رساله ای است كه با كلمات قصار در عقاید عرفا و صوفیان و بخش دوم نیز رساله ای است به نام (الفتوحات الربانی فی اشارات الهمدانی) كه گویا شارح آن جانی بیك همدانی است. در محوطه داخلی این ارامگاه ۲۴ دو بیتی بر روی ۲۴ قطعه سنگ زیبا حک شده و در قسمت پایین اطراف محوطه داخلی مزار نصب شده است. از باباطاهر علاوه بر دو بیتی هایش آثار ادبی دیگری نیز بجا مانده است كه می توان به دو قطعه و چند غزل و كتابی با عنوان “سرانجام” اشاره كرد.
موقعیت آرامگاه بابا طاهر در نقشه زیر مشخص شده است :